سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اهداف موجودات بیگانه

ارسال شده توسط رضا در 90/9/4:: 10:58 عصر

موجودات بیگانه تا قبل از انفجار اولین بمب اتمی همواره اعمال بشر را دورا دور زیر نظر داشتند و این ماجرا تا آنجا که مدارک تاریخی نشان می دهد به هزاران سال پیش باز می گردد. اما پس از انفجار اولین بمب هسته ای، آنان دریافتند که این کودکان نادان (منظور آنان انسان است) دیر یا زود با آنچه که اختراع کرده اند هم خود رانابود خواهند کرد و هم کره زمین را و چنین حادثه وحشتناکی نتایج ویرانگری نیز بر منظومه شمسی و در مجموع کهکشان خواهد گذاشت، لذا قبل از آنکه مجبور به دخالت مستقیم شوند، برای جلوگیری از چنین حادثه ای می بایست راه حلی پیدا کنند.
مطالب بالا بخشی از مصاحبه خانم “دلورس کانن” است که در برنامه شبانه رادیو “C2C ” شرکت کرد و به سوالات مجری برنامه “جورج نوری” ، در رابطه با موجودات بیگانه و اهداف آنان در کره زمین و همچنین نوستروداموس پاسخ گفت.

اما قبل از آنکه به مصاحبه بپردازیم ، مایلم قدری بیشتر راجع به این محقق ارزشمند و تجربیاتش بدانیم. خانم “دلورس کانن” ، احاطه وسیعی بر تاریخ و تمدن شرق خصوصا ایرانیان باستان (سومریان) دارد و ظاهرا در زمانی که 50 ساله بود، در حالی که در حالت هیپنوتیزم قرار گرفته بود با روح نوستروداموس ارتباط بر قرار می کند و حقایق بسیار مهم و خارق العاده ای توسط وی به او داده میشود که همین حادثه سر آغازی برای تحقیقات گسترده وی می باشد . او همچنین آشنایی کامل به یافته های علم روانشناسی خصوصا کتبی که پروفسور” جان مک” در رابطه با ” ربوده شدن انسانها توسط موجودات فرازمینی” نوشته است، داشته و تاریخ ادیان جهان و رابطه آنان با دوران پایانی یا آخر زمان، را عمیقا بررسی کرده و کتابهایی نیز در این باب نوشته است. آثار وی به بیش از 20 زبان مختلف ترجمه شده و جزو پر فروشترین کتابهای جهان است.

خانم کانن می گوید: بر اساس نوشته های اولین کتابی که راجع به چگونگی خلقت انسان است بنام گیلگمش که متاسفانه آنرا افسانه می نامند، موجوداتی بیگانه 450هزار سال پیش از آسمان به زمین می آیند (البته با کتیبه ها و الواحی که تدریجا از زیر خاک بیرون آمد نام آنان “آنوناکی” ، بوده واز کره ای بنام “نیبیرو” ، که در مداری متفاوت از دیگر کرات منظومه شمسی قرار دارد همراه با 5 سیاره دیگر و خورشیدی تاریک هر 3600 سال یکبار به دور منظومه شمسی گشته و از میان کرات ژوپیتر و مریخ ، می گذرد ودر نتیجه چنین واقعه ای و تاثیرات حوزه مغناطیسی آن به کرات منظومه شمسی خصوصا کره زمین حوادث غیر مترقبه ای مانند زلزله ، سیل، طوفان و سونامی های عظیم را سبب میگردد، همچنین توضیح داده شده زمانی که ، کره “نیبیرو” میان دو سیاره ژوپیتر و مریخ است ، سفاین عظیم آنان به طرف کره زمین فرستاده میشوند ، تا وضعیت بشررا از نزدیک بررسی کنند. آنان “آنوناکی” ها در0 15 هزار سال پیش حیات هوشمند مانند خود را اما قدری متفاوت در کره زمین بوجود آور د ند. در ابتدا آنها دست به آزمایشات ژنتیکی گسترده ای زدند و سپس شرایط و ملزومات حیات از جمله گیاهان ، میوه جات و جانورانی مانند گاو، گوسفند و…. را که در زمین وجود نداشت را با خود به کره زمین آوردند ، گفته میشود که گروهی از حیوانات عظیم الجثه و وحشی که خطر بلقوه ای را برای موجودیت انسان فراهم می کردند را نیز از سر راه خود برداشته و نابود کردند.

آنان اولین موجود که از نظر دی.ان.ای. به انسان نزدیک بود، یعنی نوعی میمون(هومو ارکتوس) را انتخاب کردند و آزمایشات خود را برای بوجود آوردن انسان آغاز کردند، مدت زمان بوجود آوردن انسان کامل یا بعبارتی انسان امروزی پروسه ای طولانی بود زیرا در ابتدا انسانها با نقص عضو بوجود آمدند ونتیجه مطلوب بدست نمی آمد،سرانجام تصمیم می گیرند که دست به یک عمل ژنتیکی بزرگتری بزنند، یعنی آمیخته ای از دی.ان.ای. خود و انسان، و ظاهرا نتیجه مطلوب تدریجا حاصل میشود...

 

خانم کانن ادامه داده و می گوید: در آغاز قرار بود عمر انسان بسیار طولانی باشد، بیماری وجود نداشته باشد، ظاهرا برای مدت کوتاهی نیز این امر اجرا شد ولی این طرح با مخالفت رهبران آنوناکی مواجه شد و همه چیز تغییر کرد، عمر انسان کوتاه شد و بیماریها نیز تدریجا راه خود را برای نفوذ بر سلامت انسان پیدا کردند.
آنوناکیها سپس بر اساس قوانینی که از آن پیروی می کردند قانون حق انتخاب آزاد ، را برای ارتباط میان خود و بشر تایین می کنند به این معنی که هیچگاه در امور زندگی انسان دخالت نکنند و بقولی سرنوشت بشر را بخود بشر واگذار کنند و پس از آموزش های اولیه مانند یاد دادن زبان برای ارتباط بر قرار کردن ، نوشتن و کشاورزی، و ….کره زمین را ترک کردند. ناگفته نماند که “آنوناکی ها”، به کرات بیشمار دیگری نیز رفته بودند و بعبارتی کره زمین اولین تجربه آنان بحساب نمی آمد، در بعضی کرات فقط یکنوع موجود انسانگونه خلق کردند، یعنی یک رنگ و یک نژاد و در بعضی کرات آنان اجازه حق انتخاب آزاد را به موجوداتش ندادند و ظاهرا کره زمین به شکل کره ای استثنایی در کهکشان راه شیری به حساب می آید و دلیل آن نیز بخاطر وجود نژادهای گوناگون بارنگ پوست متفاوت است. کانن می گوید: پس از فراز ونشیبهایی که در ماجرای خلقت انسان پیش آمد و حوادث بیشماری که در ادوار مختلف اتفاق افتاد و حتی یکبار یکی از رهبران پر قدرت “آنوناکی” بنام “انلیل” پس از مشاهده بی رحمی و وحشیگری انسان ، بطور منفرد جدا از خواست و قوانین گروهی، تصمیم به نابودی انسان می گیرد و طوفان عظیم نوح را بوجود می آورد. اما زمانی کوتاه قبل از بوجود آوردن طوفان، برادر او بنام “انکی” که وی نیزیکی دیگر از رهبران پر قدرت “آنوناکی” ، محسوب می گردید بشکل مخفی ، فردی را انتخاب می کند بنام نوح ( که البته نام دقیق نوح در کتاب گیلمگش نامی سومری است (اما مسیحیان و مسلمانان نام نوح را بر وی نهاده اند) کشتی عظیمی برای او فراهم می آورد که در آن دی.ان.ای. دیگر موجوداتی که لازمه حیات دوباره بودند را نیز در کشتی جا سازی می کند تا بقولی حیات بطور کامل از بین نرود.
خانم کانن ، می گوید، پس از این حادثه اختلافات بزرگی میان رهبران آنوناکی بر سر سرنوشت انسان بوجود آمد و خود سبب جنگهای عظیمی در کره نیبیرو و در کره زمین گردید، آنان تصمیم گرفتند که برای کنترل بهتر انسانها و ترساندن آنان از یک قدرت بزرگ چنانچه خود نیز از آن قدرت که همانا خدای کائنات می باشد، ادیان را بوجود آورند تا بشر همواره بدنبال نیکی و خوبی بوده و با بدی و پلیدی در حال ستیز باشد. بدین گونه ادیان بوجود آمدند اما تدریجا همین امر خود باعث جنگها و خونریزیهای بیشمار و و یرانی های گسترده دیگری گردید که متاسفانه تا به امروز نیز ادامه دارد، با وجودیکه در تمامی کتب مذهبی از یک خداوآفریدگار صحبت شده همواره جنگ بر سر آنکه خدای که بهتر از خدای دیگری است ادامه دارد.
کانن می گوید : این دخالت غیر مستقیم سبب گردید تا انسانها قدری آرام تر گردند. در کنار مسائلی که آنان با آن سروکار داشتند علم نیز تدریجا جای خود را باز می کرد و بشر تدریجا توانایی های هوشمندانه خود را بکار می گرفت ، طبعا فراز و نشیبها و تأثیراتی نیز علم ، در اخلاقیات انسانها می گذاشت، تاثیراتی که مثبت و در مواقعی منفی، ولی این سیر کماکان ادامه پیدا کرد. در این میان خوی جنگ طلبانه انسان گریبانگیرش است و خود سبب جنگها و ویرانگری میشود، جنگ جهانی اول و پس از 23 سال جنگ جهانی دوم، تا آنکه اولین انفجار هسته ای اتفاق افتاد و در این زمان بود که موجودات بیگانه می بایست وارد عمل می شدند و برای جلوگیری از نابودی کامل بشریت آنهم بدست خود او اقدامی عاقلانه که در ضمن دخالت مستقیم هم نباشد انجام می دادند. لذا مشاورات طولانی در میان رهبران موجودات فرازمینی آغاز گشت تا آنکه…..

درگزارش پیش در رابطه با اهداف موجودات فرازمینی ، به جایی رسیدیم که اولین انفجار هسته ای اتفاق افتاد و موجودات بیگانه در یافتند که انسان را دیگر نمیتوان به حال خود گذاشت و برای جلوگیری از اقدامات بعدی که به نابودی خود ومحیط زیست منجرمی گردد باید دست به اقدام زد، اما چگونه اقدامی که دخالت مستقیم به حساب نیاید.
خانم دلورس کانن ، می گوید آنها در مکانی که از آن بنام ” شورای موجودات کیهانی” نام برده میشود، مشغول به مشاوره می گردند و در نهایت، تصمیم میگیرند که اگر قرار است اقدامی صورت گیرد، می بایست بدست خود انسان صورت پذیرد و ما مستقیما دخالتی نداشته باشیم، لذا اقدامی که توسط آنان صورت می گیرد به این شرح توضیح داده شده است ، درخواستی مبنی بر نجات کره زمین به تمام کراتی که در آنها حیات وجود دارد ارسال می گردد و در آن درخواست ذکر شده است که برای نجات کره زمین ما احتیاج به روح یا داریم که به کره زمین فرستاده شوند و این ارواح ماموریت دارند که در نطفه هایی که قرار است بدنیا بیایند دمیده شوند و پس از رشد کافی, انسانها را از خطری که در انتظارشان است آگاه کنند.

دلورس ادامه داده و میگوید گروه کثیری از ارواح بطور داوطلب انتخاب شدند ، توضیحا این ارواح می بایست دارای کارمای منفی نباشند، بدین معنی که ارواحی که در این ماموریت شرکت می کنند سالم و پاک باشند تا بتوانند این ماموریت دشوار را بخوبی انجام دهند، در این راه خداوند کائنات نیز ارواحی را که برای اولین بار از جانب او به هستی آمده بودند را برای این ماموریت دشوار انتخاب کرده و می فرستد. خانم کانن ، توضیح مید هد که براستی کره زمین یکی از دشوارترین و پیچیده ترین کره در کائنات محسوب می گردد، ابتدا ,ارواحی که داوطلبانه به کره زمین آمدند در جای اولیه خود بسیار راحت بودند و بقولی در کراتی زندگی می کردند که جنگ و خونریزی وجود نداشت و اغلب در صلح و صفای کامل زندگی می کردند و فقط برای کمک به بشریت و کره زمین این راه دشوار را انتخاب کرده بودند.
ماموریت آغاز می گردد و تقریبا از سال های 1950 تا 1960 میلادی ارواح ماموریت یافته در نطفه ها قرار میگیرند و زاده میشوند. در حقیقت این گروه در حال حاضر در محدوده سنی 59 تا 49 ساله میباشند. اما متاسفانه گروه اول با مشکلات بیشماری برخورد کردند و به جایی که آمده بودند از آن راضی نبودند، این گروه افراد بسیار حساسی بودند و از جنگ و خونریزی بیزار و آنها آغلب می خواستند به خانه خود باز گردند، گروه بیشماری از این گروه سنی یا دست به خودکشی می زنند و یا دچار بیماریهای روحی و روانی میشوند ، این گروه به اطرافیان خود دائم می گویند که آنها به کره زمین تعلق ندارند و نام سیارات متفاوت را بر زبان می آورند، به دلیل عدم تطبیق با محیط، گروهی معتاد به مشروبات و یا داروهای مخدر گشتند، این جماعت اغلب افسرده هستند . اما ماموریت در اینجا خاتمه نیافت و گروه دوم یا ارواح گروه دوم عازم زمین گشتند، این افراد در حال حاضر در محدود? 40 تا 20 ساله هستند، این گروه انسانهای مثتبی هستند، بسیار هوشیار و دقیق و از انرژی زیادی برخوردارند، براحتی میتوان انرژی زیاد آنان را تشخیص داد، این گروه علاقه ای به تشکیل خانواده و بچه دارشدن ندارند، آنها مایلند هدفشان یا ماموریتشان را زودتر انجام داده و به خانه باز گردند (یعنی به کره مبدا باز گردند) این گروه مایلند در خود فرو روند ,انسانهایی با آرمان و آزاد اندیشند و مدام از خطراتی که زمین را تهدید می کند سخن می گویند. خانم کانن ادامه داده و می گوید: مهمترین گروه ، گروه سوم هستند، زیرا این گروه می روند که کار را یکسره کنند، بدان معنی که آنان مخالف سرسخت آلودگی محیط زیست ، جنگ و خونریزی و حتی انرژی هسته ای هستند، این گروه ,کودکان فعلی هستند که از آغاز سال 2000 به کره زمین آمده اند و اغلب ” ایندیگو” یا “استار چایلد” نامیده میشوند. دی.ان.ای. متفاوتی دارند، دارای اطلاعات وسیع هستند، از مواد شیمیایی در غذاها بیزارند و اغلب مایلند بیماران را شفا دهند و یا در آینده آنان, راه حل و درمان برای اغلب بیماریها را کشف کنند. دانشمندان اخیرا اعلام کرده اند که دی.ان.ای. انسان با دی.ان.ای. 20 سال پیش او تغییر کرده است، اغلب این بچه ها بدنشان در مقابل بیماریها ی رایج مقاوم تر از نسلهای پیشین است و همچنین قدرت یادگیری آنان سریعتر از نسلهای پیشین میباشد.

دلورس کانن قدری بیشتر از خصوصیات گروه سوم می گوید : گروه سوم همین بچه های کنونی هستند و خیلی زود حوصله شان سر می رود ، زیرا همه چیز را می دانند و در صورتیکه این بچه ها بی تاب میشوند، نباید به آنها دارو داد و آنان را بیمار خطاب کرد, بهتر آنست که آنها را از دیگران جدا نمود و انرژی آنان را کانالیزه در کارهای دیگر کرد، بعنوان مثال پروژ ه ای را به آنان بدهید تا انجام دهند. وی همچنین می گوید این کودکان خیلی زود فارغ التحصیل خواهند شد و برای انجام ماموریت خود گروهای اجتماعی مثبتی تشکیل خواهند داد، بعنوان مثال چگونه از انرژی طبیعی مانند ، خورشید، باد و آب استفاده کرد و….. گروه جدید از دیگر گروهها متفاوتتر هستند و دقیقا می دانند برای چه منظوری در کره زمین بسر میبرند.
در این بخش خانم کانن ، در جواب مجری برنامه که پرسیده است ، گروه چهارم چه افرادی خواهند بود، می گوید : گروه چهارمی در کار نیست ، زیرا همه این برنامه ریزیها بمناسبت فرا رسیدن سال 2012 است و اتفاقاتی که در انتظار بشر است. کره زمین در سال 2003 وارد مکان و بعد جدیدی در کهکشان شد, این حادثه برای اولین بار برای کره زمین رخ داده است این واقعه به این معنی است که قوم مایا ، بدرستی از آن سخن گفته، مرحله قدیم کره زمین، و مرحله جدید است ، منظور اصلی آنان از مرحله جدید همان بعد جدیدی است که کره زمین وارد آن شده است, کره قدیمی یعنی جنگ وخونریزی، زلزله ، آتشفشان، سونامی، سیل ودیگر بلایای طبیعی و گروه جدید به معنای صلح و آرامش فصلی نو برای کره زمین پس از پالایش که منظور آن پس از سال 2012 میباشد به این کره آمده اند.
دلورس کانن می گوید: نمی دانم چرا هالیوود سال 2012 را با اتفاقات شوم و فاجعه بار نشان داده است، در صورتیکه کره زمین نیز مانند هر چیزی که در طبیعت وجود دارد دارای فصول متفاوت میباشد و به عبارتی ما فصل زمستان راطی می کنیم و به فصل بهار می رسیم. در کتاب انجیل هم به این دوران اشاره شده و در بخشی انجیل آمده است، “بهشتی نو بر زمین”.
خانم دلورس کانن ادامه داده و می گوید; تمام کراتی که در کهکشان راه شیری دارای حیات میباشند و خداوند کائنات، همه شاهد و منتظر این ماجرا و فرا رسیدن سال 2012، در کره زمین هستند و بی صبرانه می خواهند بدانند که آیا براستی بشر از پس این آزمایش بزرگ بر می آید یا خیر؟
در بخش دیگری از مصاحبه ، جورج نوری ، مجری برنامه می پرسد: چگونه میتوان از دست این گروهی که طمع و آزشان ، خون انسان را در شیشه کرده خلاص شد، زیرا آنان هستند که در حال حاضر قدرت مطلقه و شیطانیشان حاکم بر کره زمین است؟ خانم کانن می گوید: این گروه چه بخواهند و چه نخواهند در زمین قدیمی ، بجا خواهند ماند و به شکلی نابود خواهند شد. جورج نوری ، سپس راجع به پیش بینی های نوستروداموس می گوید و آنکه در دوران آخر زمان “دجال” خواهد آمد یا آنکه حوادث دیگری اتفاق می افتد؟ دلورس در جواب می گوید: در حالت خلسه و هیپونتیزم با روح وی، نوستروداموس ارتباط بر قرار کردم و سوالات زیادی از جمله راجع به “دجال” کردم. او گفت : اگر انسان به تمام کمک هایی که از دیگر سو به او میشود پشت کند و توجهی بدانها نکند، بدترین حالات یعنی پیش بینی های کتب مذهبی از جمله قران وانجیل راجع به آخر زمان بر سر او نازل خواهد شد. بدین معنی که دجال خواهد آمد و پس از چند سالی کشته خواهد شد و پس از مرگش جنگ و خونریزی و بلایای طبیعی مانند زلزله و طوفان همه چیز را زیر و رو خواهد کرد، همانطور که قبلا اشاره کردم موجودات بیگانه زحمات زیادی برای تغییر حوادث آینده به نفع بشریت کشیده اند تا شاید بشر از خواب بیدار شود و چرخه حوادث آینده را به نفع خود دگرگون سازد، حال انتخاب با ماست ، یا راه درست و حق و یا راه باطل و نابودی!
خانم کانن در انتهای مصاحبه اش خاطر نشان می کند که اغلب مردم این روزها از فشار خون زیاد، سرگیجه ، افسردگی شکایت دارند، این حالات بخاطر وارد شدن کره زمین به بعد دیگر است ، بدین شکل که ما با انرژی جدیدی سروکار داریم که تدریجا اثرات آنرا تجربه می کنیم، به عقیده من این حالات طبیعی است و برای رهایی از این حالات از داروهای عجیب وغریب نباید استفاده کرد و بهتر است که از داروهای گیاهی که بطور طبیعی وجود دارند و در زمین می رویند استفاده کرد و ناگفته نماند که بزودی بدن انسان با شرایط جدید خود را وفق خواهد داد.
او راجع به مرگ می گوید: مرگ ، حادثه ای است که بسیار ساده انجام می پذیرد، نه دردی وجود دارد و نه هراسی، مرگ مانند عوض کردن صندلی می ماند, از روی یک صندلی بلند میشوید و بر روی صندلی دیگر می نشینید ، به همین سادگی.




بازدید امروز: 27 ، بازدید دیروز: 192 ، کل بازدیدها: 334580
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ